جزئیات اسرار خانه وحشت در تهران/ گفتوگو با قاتل دختران فراری
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۷۹۸۴۵
آفتابنیوز :
متهم اصلی پرونده که جوانی به نام سعید است، به همراه خواهرش دختران فراری را در این خانه زندانی و از آنها سوءاستفاده میکرد. حالا پلیس احتمال میدهد که او یک قاتل سریالی است و احتمال دارد که دختران دیگری را هم به قتل رسانده باشد.
اولین مواجهه با سعید
سعید برای بازجویی و تحقیق به شعبه دوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: من هیچکس را در خانهام زندانی نکردهام و همه آنها بیسرپناه بودند. من سقفی در اختیارشان قرار داده بودم برای زندگی. یکی از آنها که در کمد زندانی بود، خودش از من خواست تا در کمد زندانیاش کنم. دخترانی که در خانهام بودند به یکدیگر حسادت میکردند و اگر به یکی از آنها توجه نشان میدادم حسادت دختران دیگر برانگیخته میشد. مقتول یکی از دخترانی بود که از خانهاش فراری شده و من به او جا داده بودم. اما دختری که در کمد پنهان شده بود به رابطه من و او حسادت میکرد. میگفت چرا من به او که تازه وارد است توجه بیشتری نشان میدهم. همین باعث اختلافاتی میان آنها شده بود. دختری که خودش را در کمد زندانی میکرد از من درخواست ازدواج کرده بود و به من علاقه داشت!
متهم ادامه داد: روز حادثه آنها با یکدیگر درگیر شدند و دختری که عاشق من بود جان آن یکی را گرفت. من هم جسد را نایلون پیچ کردم و میترسیدم آن را از خانه خارج کنم.
برادرم قاتل است
خواهر سعید، اما دختری است متولد سال ۵۷. او در یک آرایشگاه زنانه کار میکند که حالا در برابر اتهام معاونت در قتل قرار گرفته است.
او در بازجوییها برادرش را بهعنوان قاتل معرفی کرد و گفت: حرفهای برادرم در مورد اینکه دختران به یکدیگر حسادت میکردند حقیقت دارد. اما روز حادثه مقتول با برادرم بر سر ترک خانه درگیر نشده بود. دعوای آنها بر سر این بود که دختر جوان میگفت چرا برادرم به او توجهی نمیکند. وقتی دعوای آنها بالا گرفت برادرم از من خواست تا به او وسیلهای بدهم که آن دختر را آرام کند. من هم در همان اطراف یک پیچ گوشتی دیدم که به سعید دادم و او با همان پیچ گوشتی جان دختر جوان را گرفت.
متهمان این پرونده با دستور قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی تهران بازداشت شدهاند. هنوز هویت مقتول مشخص نشده و تحقیقات برای شناسایی او ادامه دارد. از سوی دیگر تحقیقات ویژهای برای شناسایی جرائم احتمالی دیگر از سوی سعید ادامه دارد تا مشخص شود که آیا او مرتکب قتلهای دیگری شده و قاتل سریالی دختران فراری است یا نه. علاوه بر این، تحقیقات برای شناسایی خانواده دخترانی که در خانه مخوف زندانی بودند، ادامه دارد تا ابعاد بیشتری از این ماجرای هولناک فاش شود.
روایت همسایهها از ساکنان خانه وحشت
«میدانستیم همسایهمان خلافکار است، اما نمیدانستیم که ماههاست در چند قدمی محل زندگیمان یک جنازه نگهداری میکند.» این چکیده حرفهای همسایههای عامل جنایت در خانه وحشت است و حالا با برملاشدن جنایتی که همسایهشان مرتکب شده و احتمال کشف جرائم دیگر، شوکه شده و در بهت و حیرت بهسرمیبرند. تعدادی از این افراد در گفتگو با همشهری ناگفتههای زیادی را از زندگی عامل این جنایت و چگونگی کشف جسد بازگو کردند.
انتهای کوچهای بنبست در خیابان خرمشهر، حدفاصل خیابان کمیل و قزوین، محل وقوع جنایتی هولناک است که حالا همه دربارهاش صحبت میکنند؛ محلهای بهظاهر ساکت و آرام که هیچکس خبر نداشت در پس این آرامش، یکی از هولناکترین جنایتهای سالهای اخیر رخ داده و آثارش همچنان باقیمانده است.
آنطور که همسایهها میگویند، اغلبشان میدانستند که سعید، جوان خلافکاری است، اما هیچکدامشان باورشان نمیشد که او مرتکب قتل شده است.
یکی از همسایهها که دلِ پری از متهم دارد، میگوید: «مدام از خانهشان صدای درگیری میآمد. همهاش فحش بود و ناله و نفرین. یک لحظه هم از دست ساکنان این خانه آسایش نداشتیم. آنها خواب نداشتند و همیشه سر و صدا میکردند.»
او نگاهی به پنجره خانه وحشت میاندازد، پکی به سیگارش میزند و ادامه میدهد: «در اینجا سعید همراه خواهرش مریم زندگی میکرد. البته برادر بزرگتر آنها هم تا همین یک سال پیش اینجا بود، اما او را از خانه بیرون کردند. آنطور که شنیدم چند سال قبل مادرشان فوت شد و پدرشان وقتی دید با بچههایش نمیتواند زندگی کند، گذاشت و رفت تا از شر آنها راحت شود.»
فرار از خانه وحشت
آنطور که همسایهها میگویند رفتوآمدهای زیادی به خانه سعید میشد. یکی دیگر از آنها میگوید: «گاهی صداهایی که از خانه سعید بیرون میآمد زیاد بود و بهنظر میرسید جز خودش و خواهرش چند نفر دیگر هم در آنجا هستند. یکمرتبه حتی من صدای زنی همراه با دختر خردسالش را شنیدم. سعید با مادر بچه دعوایش شده بود و کتککاری میکردند. زن فریاد میزد و کمک میخواست. من با پلیس تماس گرفتم و خبر دادم، اما هیچکس نیامد.» آنطور که او میگوید حتی یک مرتبه اتفاق عجیب و غریبی در آنجا افتاد.
او میگوید: «یکبار صدای افتادن چیزی در حیاط را شنیدیم و همه همسایهها جمع شدیم. دختری با سر و وضع نامناسب از پنجره خانه سعید آویزان شده و خودش را به حیاط انداخته بود. او شرایط جسمی و روحی خوبی نداشت و میگفت سعید او را چندین روز در خانهاش زندانی کرده، اما دیگر طاقت نیاورده و تصمیم گرفته برای نجات خودش از پنجره بیرون بپرد.»
این حادثه، اما مدتی قبل هم اتفاق افتاده بود. یکی از همسایههای قدیمی که سالهاست در آن کوچه زندگی میکند هم حادثه مشابهی را به یاد دارد.
او میگوید: «چند سال قبل هم دختری جوان از پنجره اتاق خانه سعید از یک چادر آویزان شد و وقتی به حیاط خانه رسید، با عجله از آنجا فرار کرد.»
گفتگو با مرد جنایتکار
سوژههایت را چطور شناسایی میکردی؟
من در یک مسافرخانه کارهای خدماتی انجام میدهم. از طرفی به مقابل راهآهن میرفتم و افرادی که دنبال مسافرخانه هستند را به مسافرخانه میآورم.
در این میان دختران فراری، یا کسانی که مدارک شناسایی ندارند تا بتوانند در مسافرخانه اقامت کنند هم به سراغم میآیند و آنها را به خانهام میبرم.
چه شد که قتل را مرتکب شدی؟
من جنایتی انجام ندادم. مقتول با یکی از دخترها درگیر شد و او با پیچ گوشتی ضربه را وارد کرد. من تنها جرمی که مرتکب شدهام این بود که جسد را داخل خانه نگهداشتم و راز این قتل را برملا نکردم.
چرا اجازه خروج به آنها نمیدادی؟
آنها خودشان میخواستند در خانهام بمانند و من هم به آنها اجازه ماندن میدادم.
سابقه داری؟
بله. سال ۹۳، دختر جوانی به خانهام آمد و نمیدانم سر چه موضوعی شروع به داد و فریاد کرد. عصبانی شدم و او را هل دادم که سرش به زمین خورد و فوت کرد.
بعد از آن ماجرا به اتهام قتل عمد بازداشتم شدم، اما در نهایت، چون در درگیری این اتفاق افتاده بود، قتل غیر عمد محسوب شد و به پرداخت دیه محکوم شدم.
منبع: روزنامه همشهریمنبع: آفتاب
کلیدواژه: قتل دختر جوان دختران فراری دختران فراری همسایه ها خانه وحشت خانه سعید خانه ام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۷۹۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران
به گزارش تابناک به نقل از خبرگزاری پلیس، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، گفت: اسفندماه سال گذشته کشف جسد سوخته مرد میانسالی در بیابانهای جاده قدیم تهران ـ قم به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، گزارش داده شد.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: با اعلام این خبر، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
وی افزود: تیم جنایی جسد مرد حدوداً ۵۲ ساله را مشاهده کردند که بر اثر خفگی قربانی جنایت شده بود. گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت قتل در مکان دیگری رخ داده و جسد برای آتشافروزی به این بیابانها منتقل شده است. در نخستین گام کارشناسان تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی اقدام به انگشتنگاری از روی جسد کردند که هویت مرد میانسال فاش شد.
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: کارآگاهان اداره دهم در این شاخه از تحقیقات متوجه شدند مقتول که شغل آزاد داشته، ساکن غرب استان تهران بوده و ۲ دختر جوان نیز دارد که اعضای این خانواده خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: ۲ دختر مقتول با اظهارات ضد و نقیضی در جریان تحقیقات مدعی شدند با پدر خود هیچگونه مشکلی نداشتند و آخرین روزی که او را دیدند ۲۴ ساعت قبل از کشف جسد بوده است، همچنین به دلیل اینکه مقتول در گذشته سابقه ترک خانه را به مدت چندین روز داشته، فقدانی او را به پلیس اعلام نکردهاند.
وی افزود: تحقیقات محلی تیم جنایی از همسایهها حکایت از آن داشت، این ۲ خواهر به شدت با پدر خود اختلاف داشتند و مقتول در گذشته چندینبار فرزندان خود را به قتل تهدید کرده بود که همین سرنخ شک کارآگاهان را برانگیخت!
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی ادامه داشت تا اینکه لاشه سوخته خودروی پژو پارس مقتول داخل یک دره واقع در شهرستان دورود توسط ماموران پاسگاه حشمتآباد کشف شد و در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ۲ دختر جوان مقتول را دستگیر کردند.
سردار گودرزی گفت: یکی از خواهران که در جریان تحقیقات منکر هرگونه درگیری با پدر خود بود پس از مواجه با شواهد و مدارک موجود چارهای جز بیان حقیقت را نداشت و از یک جنایت هولناک رازگشایی کردند.
وی افزود: زن جوان گفت، من و خواهرم قصد داشتیم تا در یک خانه مجردی زندگی کنیم، اما پدرمان مخالف بود و همین موضوع اختلاف خانوادگی گستردهای آفرید و تا حدی پیشرفت که پدرم ما را تهدید به قتل کرد.
در جریان این درگیریها به تنهایی تصمیم گرفتم که پدرم را به قتل برسانم بهخاطر همین از ۲ مرد جوان که از گذشته با آنها دوست بودیم، کمک گرفتم.
روز حادثه پدرم در اتاق خوابش به خواب عصرگاهی فرو رفته بود که من درب ورودی خانه را مخفیانه برای متهمان باز کردم، دقایقی بعد آنها از پلهها بالا آمدند و با طنابی که در اختیارشان گذاشتم پدرم را با همکاری یکدیگر به قتل رساندیم.
پس از ارتکاب جنایت، جسد را با خودروی پژو ۲۰۶ من به بیابانهای اطراف تهران ـ قم بردیم و در آنجا با بنزین جسد را به آتش کشیدیم در ادامه هم ۲ مرد جوان خودروی پژو پارس پدرم را از پارکینگ خانه برداشتند و برای معدوم کردن آن جهت گمراه کردن مسیر پرونده به شهرستان درود بردند. خواهرم در این جنایت نقشی نداشته است.
این مقام ارشد انتظامی متذکر شد: کارآگاهان به دنبال دریافت این اعترافات، خیلی زود اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند و مخفیگاه ۲ مرد جوان را در غرب استان تهران شناسایی و آنها را در یک عملیات ضربتی به دام انداختند.
وی افزود: متهمان پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی خیلی زود هدف بازجویی قرار گرفتند و به قتل مرد جوان با همدستی یکی از دختران مقتول اعتراف کردند.
سردار گودرزی خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهمان برای سیرمراحل قانونی به زندان اعزام شدند.